۱۳- تأثیربرخورداری از ارزش های انسانی در زندگی من

13-18 مائده خواجویان

چکیده

به لطف خداوند و به واسطه آشنایی با اساتید معنوی در زندگی آموختم که تمامی ما انسان ها تجلیات منحصر به فردی از خداوند در زندگی هستیم که برای هدفی عظیم یعنی آگاهی از وجود خداوند در خود پا به این جهان گذاشته ایم .آموختم که تنها راه کسب شادی عمیق در زندگی در ابتدا زدودن رذائل اخلاقی بواسطه ارتباط با استاد و تکنیک بخشش و همینطور پرورش فضائل اخلاقی مانند توکل، عشق ورزی بدون توقع، خدمت گزاری بی ریا به نیازمند ترین افراد و پذیرش انسان ها همان گونه که هستند می باشد.

شرح مطالب

از دوران نوجوانی و از وقتی که خود را شناختم حتی در شادترین لحظات زندگی ام در درون خود خلائی را احساس می کردم و در جستجوی چیزی می گشتم که نمی دانستم چیست و کجاست.

به مرور شروع به خواندن کتب مختلف کرده و در آن ها به دنبال خداوند می گشتم ولی هیچگاه نتوانستم جواب سوال های خود را بیابم و احساس دوری عجیبی مرا بسیار آزار می داد.

اما سرانجام به لطف خداوند این جستجو ها به پایان رسید و به طرز شگفت انگیزی که در حوصله این مقاله نمی گنجد خداوند اساتید معنوی بزرگواری را بر سر راه زندگی من قرار داد که به برکت وجود این اساتید و شرکت در کلاس های پرورش ارزش های انسانی و کلاس های شعر و عرفان در محضر این اساتید بزرگوار مطالب بسیار ارزشمندی را فرا گرفته و زندگی من دچار تغییرات چشم گیری شد که در ادامه به بیان این مطالب می پردازم.

اولین قدم برای من در این راه زدودن رذائل اخلاقی بوده است در ابتدا سعی نمودم همانگونه که در کتاب شادی و زندگی اشاره شده است با پاکسازی قلب خود از کینه ها و آلودگی ها و با استفاده از تکنیک بخشش که از معجزات زندگی من بوده است سعی کنم انسان هایی را که زمانی به من بدی کرده اند ببخشم و پس از آن متوجه شدم دلیل این که پیش تر خداوند را از خود دور می دیدم وجود این زنگار ها بر قلبم بوده است واگرنه خداوند همیشه در آنجا حضور داشته است اما من قادر به دیدن او نبودم.

در همین راستا اولین فضیلتی که تلاش به پرورش آن کردم شکرگزاری و مثبت اندیشی بود. با تکرار جملات مثبت و دیدن و شمارش نعمت های بسیار زیاد در زندگی خود که پیش تر آنها را نمی دیدم، استرس و اضطراب در من کاهش چشم گیری یافت.

در محضر اساتید بزرگوار خدمتگزاری بی ریا به نیازمند ترین افراد را آموختم، این که هرکار خیری که انسان انجام می دهد به ازای آن کار چندین برابر برکت به زندگی او باز می گردد در صورتی که اگر کار بدی انجام دهد تنها به همان میزان سختی می کشد. لذا با الگو برداری از راه اساتید معنوی و با اعطا 10% از حقوق ماهیانه خود به نیازمندترین افراد پس از مدتی برکت بسیار زیادی را در زندگی خود به چشم دیدم.

با پرورش فضیلت عشق ورزی بی توقع و پذیرش دیگران همان گونه که هستند متوجه شدم که با توجه به فرضیه دانشگاه زندگی در کتاب دانشگاه زندگی هر انسان در زندگی من نقش معلم مرا داشته که به دلیل سطوح تحصیلی مختلف ممکن است در سطح تحصیلی متفاوتی نسبت به من باشد لذا نباید به هیچ عنوان در صدد تغییر او باشم و یا از او کینه ای به دل بگیرم. همچنین با ساطع کردن عشق به افرادی که از آن ها آزرده بودم توانستم به رابطه ی بسیار بهتری با آن ها دست پیدا کنم.

هر آنچه در زندگی خود دارم را از لطف خداوند و کمک های اساتید معنوی دانسته و اولین قدم در این راه را میل و درخواست از خداوند می دانم و باور دارم که بدون حضور استاد در این راه پر پیچ و خم گم می شدم و هرگز مسیر صحیح را نمی یافتم. و یقین دارم تنها وظیفه ما تقویت ارزش های انسانی در درون خودمان و سپس کمک کردن به دیگران همراه با عشق در این راستا است که در نتیجه ی آن جامعه و جهانی شاد و عاشق خواهیم داشت.