۵-۲ مقالات مرتبط
33. فارغ التحصیلی زودتر از دانشگاه زندگی با عشق ورزی و خدمتگزاری بی ریا
خلاصه
خداوند جهان هستی را طبق نظامی که خود تدوین فرموده آفریده و آن را مدیریت می کند. این نظام آفرینش طوری است که چیزی رخ نمی دهد که طبق آن نباشد.
از زمان خلقت و پیدایش جهان هستی، حدود 13/8 میلیارد سال پیش تاکنون تغییر و تحولات بسیاری رخ داده است.
خداوند در خلقت انسان به او اختیار و بسیار توانایی های دیگر عطا کرده است.
زندگی انسان در روی کره زمین را می توان با تحصیل او در دانشگاه (زندگی) مقایسه کرد. انسان که دارای بدن جسمانی و بعد روحانی یا معنوی است می تواند با سرعتی که خود انتخاب می کند دوره ی دانشگاه زندگی را طی کرده و از آن فارغ التحصیل گردد.
با ارائه خدمت بی ریا به نیازمندترین موجودات (به ویژه انسان ها) همراه با عشق ورزی بی توقع و پرهیزگاری کامل انسان می تواند به لطف خداوند عروج معنوی نموده، به شادی عمیق دست یافته و زودتر از دانشگاه زندگی فارغ التحصیل گردد.
عظمت آفرینش
دانشمندان برآورد می کنند که جهان هستی حدود 13/8 میلیارد (بیلیون= 109) سال پیش در لحظه ای که آن را مه بانگ (Big Bang) می نامند به وجود آمد.
قبل از این لحظه خدا بود و دیگر هیچ نبود. خدا اراده کرد که جهان را طبق نظامی که خود تدوین می فرماید خلق کند. او سپس از خود مایه گذاشته و نظام آفرینش را تدوین و جهان را به وجود آورد یا خلق کرد.
در جهانی که حدود 13/8 میلیارد سال پیش به وجود آمد و جهانی که حالا می شناسیم تغییرات زیادی طبق نظام آفرینش رخ داده است.
در حال حاضر دانشمندان برآورد می کنند که حدود 1012x2 (2 تریلیون) کهکشان، از جمله کهکشان راه شیری، 1023x2 ستاره در تمام کهکشان ها و 1011x4 ستاره در کهکشان راه شیری وجود دارند که طبق نظام آفرینش خداوندی تشکیل شده اند. قطر یک کره فرضی که بتواند تمام کهکشان ها را در بر گیرد حدود 1027 متر برآورد شده است.
راه شیری حدود 13/61 میلیارد سال پیش و منظومه شمسی با یک خورشید و 8 سیاره (از جمله زمین) و 146 ماه حدود 4/5 میلیارد سال پیش و طبق نظام آفرینش تشکیل شدند.
حیات روی زمین حدود 3/7 میلیارد سال پیش و به صورت میکروسکوپیک در اقیانوس ها طبق نظام آفرینش خداوندی به وجود آمد. باکتری ها روی خشکی حدود 3/22 میلیارد سال پیش و ماهی های پرنده بین 235 تا 242 میلیون سال پیش سطح آب اقیانوس ها را ترک کردند. دایناسورها حدود 180 میلیون سال پیش به وجود آمدند.
اولین انسان بین 200 تا 307 هزار سال پیش در آفریقا و اولین کشاورزی و شهرنشینی انسان حدود 12 هزار سال پیش در شمال آفریقا و خاورمیانه طبق نظام آفرینش به وجود آمدند.
بدن انسان دارای 30 تا 40 تریلیون (1012) سلول است. که حدود 100 میلیارد آن ها در مغز و 100 میلیارد در پوست هستند.
وزن متوسط سلولها حدود 1 نانو (9-10) گرم، کوچکترین سلول بدن انسان اسپرم مرد بوده و بزرگترین سلول تخمک زن میباشد و تنها سلولی است که با چشم دیده می شود.
بدن انسان از عناصر زیر تشکیل شده است: 63% هیدروژن، 25/5% اکسیژن، 9/5% کربن، 1/4% نیتروژن و بقیه 0/6% شامل 20 عنصر دیگر می باشد.
تاکنون بیش از 100 میلیارد انسان روی زمین زندگی کرده اند.
پیدایش و خلقت انسان
از زمان مه بانگ و آغاز جهان هستی حدود 13/8 میلیارد سال پیش تا پیدایش انسان حدود چند هزار سال پیش تغییر و تحولات بسیار زیادی (طبق نظام آفرینش) در جهان هستی به وقوع پیوسته است. پیدایش و خلقت انسان نسبتا پدیده ی جدیدی می باشد.
خداوند انسان را طبق نظام آفرینشی که خود تدوین فرموده است، از دو قسمت کاملا متفاوت: بدن جسمانی و مادی و روح یا بعد معنوی آفریده است. بدن جسمانی را خوب می شناسیم و از طریق پندار، گفتار و کردار خود با محیط اطرافمان، به ویژه انسان ها، تعامل داریم.
خداوند به انسان اختیار، توانایی تفکر و خلاقیت و ابتکار عطا کرده است و انسان توانسته است با استفاده از این توانایی های خدادادی به قسمت هایی از نظام آفرینش (لااقل آن قسمتی که مربوط به خود او می شود) آگاه شود. خداوند به خاطر عشق و لطفی که به انسان داشته قسمت هایی از نظام آفرینش خود را از طریق وحی به انسان های بسیار پیشرفته (از نظر معنوی) به نام پیامبر اطلاع داده است. بسیار بوده اند افراد پیشرفته در بعد معنوی که از طریق «دل» به قسمت هایی از این نظام آفرینش واقف گردند. از میان پیامبران می توان حضرت آدم (ع)، حضرت نوح (ع)، حضرت ابراهیم (ع)، حضرت موسی (ع)، حضرت عیسی (ع) و حضرت محمد (ص)، را نام برد و عرفای بزرگی را که از طریق دل به قسمت هایی از رموز خلقت پی بردند و نامشان را بسیار شنیده ایم می توان فردوسی، نظامی، مولانا، سعدی و حافظ را ذکر کرد.
فرضیه دانشگاه زندگی
زندگی انسان در روی کره زمین را می توان با تحصیل در یک دانشگاه تشبیه کرد (دانشگاه زندگی). در این دانشگاه هر واقعه ای که برای ما رخ میدهد حاوی یک یا چند درس بوده و افرادی که در زندگی ما هستند، چه آنان که مانند پدر، مادر، فرزند همسر و غیره برای چندین سال در زندگی ما هستند و چه آنان که برای مدت کوتاهی با آنان تعامل داریم و سایر موجودات و محیط زیست نقش معلم را برای ما ایفا کرده و فرصت آموختن و فراگرفتن مطالب مهمی را برای ما فراهم می کنند.
در حالی که در دانشگاه های معمولی هدف انتقال دانش به دانشجویان است به طوری که بتوانند از طریق مطالب فراگرفته در آینده برای خود و خانواده شان آسایش بیشتری فراهم کنند، در دانشگاه زندگی این طور نیست. در دانشگاه های متداول ما در حقیقت مرفه تر زندگی کردن را به دانشجویان یاد می دهیم.
در دانشگاه زندگی هدف بالا رفتن آگاهی از حقیقت وجود خداست یعنی اینکه جز خدا چیز دیگری وجود ندارد و آنچه را که ما از طریق حواسمان یا از طریق دل از آنها آگاه می شویم همه و همه تجلیات زیبا و منحصر به فردی از خداوند هستند که نقش خود را در نمایشنامه ی خلقت به خوبی ایفا می کنند.
در بالا اشاره شد که خداوند ما را طبق نظامی که خود تدوین فرموده از دو قسمت کاملا متفاوت روح و بدن مادی یا جسمانی آفریده است. ما در حقیقت روح هستیم و بدن مادی به ما برای تعامل با دیگران (انسان ها و سایر موجودات) عطا شده است. با مقایسه با کامپیوترهای متداول بدن ما سخت افزار و روح ما نرم افزار می باشد.
دروس دانشگاه زندگی مربوط به نرم افزار وجودی ماست. کلیه فضایل اخلاقی یا ارزش های انسانی و کلیه رذایل اخلاقی در نرم افزار وجودی ما حفظ یا نگهداری می شوند. دروس دانشگاه زندگی طوری هستند که ما بتوانیم رذایل اخلاقی را از خود زدوده و کاملا از آنها مبرا گردیم و در عوض ارزش های انسانی یا فضایل اخلاقی را در خود پرورش داده و در نهایت از آنها برخوردار گردیم.
فضایل اخلاقی مهم (به ترتیب الفبا) عبارتند از: ایمان، پذیرش، تقوی، تواضع، توکل، خدمت، رضامندی، سپاسگزاری، ستایش، صبر، صداقت، عشق، گذشت و نیایش.
رذایل اخلاقی مهم (به ترتیب الفبا): اسراف، بدبینی، حسادت، حرص، خودپرستی، دروغ، سرزنش، شهوت، ظلم، عجله، عصبانیت، غیبت، کینه و نومیدی.
در دانشگاه های معمولی دیده شده است که یک دانشجوی توانمند و علاقه مند به فارغ التحصیلی زودتر، در هر دوره تحصیلی دروس بیشتر یا سخت تری را بگذارند یا برنامه ها یا پروژه های مهمی را انجام دهد.
در دانشگاه زندگی نیز ما می توانیم سری عتر و در بازه های زمانی کوتاه تری رذایل اخلاقی را از خود زدوده و فضایل اخلاقی را در خود افزایش دهیم و از ارزش های انسانی بیشتری برخوردار گردیم. البته کار مهمتری را نیز می توانیم انجام دهیم و آن ارائه موثرترین خدمت عاری از خودپرستی به نیازمندترین موجودات (به ویژه انسان ها) همراه با عشق ورزی بی ریاست. فرصت های به وجود آمده برای زدودن رذایل، افزودن فضایل و ارائه خدمت همراه با عشق ورزی ممکن است توسط بستگان ما، دوستانمان یا افراد و موقعیت های دیگری باشد. ما نباید درباره این فرصت ها شکایتی نماییم چون خود ما در زمان تعطیلات تابستانی و قبل از شروع دوره ی جدید دانشگاه زندگی آنها را با کمک استاد راهنمای خود انتخاب کرده ایم. باید از افرادی که این فرصت ها را برای ما به وجود آورده اند تشکر کنیم. البته طبق نظام آفرینش اختیار داریم که برنامه ی تحصیلی خود را تغییر دهیم ولی باید همیشه برای این افراد خیر بخواهیم و از آنان (هرچند که برای ما سخت گرفته اند) کینه ای به دل نگیریم.
می پذیریم که با این فعالیتهای خود عروج معنوی نموده به طوری که جز خدا چیزی نمی بینیم و نمی خواهیم و زودتر از دانشگاه زندگی فارغ التحصیل می شویم و نیاز به گذراندن دوره یا دوره های دیگری را در آن نداریم و به دانشگاه زندگی وارد نمی شویم مگر به عنوان مدرس یا استاد مدعو. توجه داریم که پیامبران، امامان، قدیسان و عرفا، اساتید و مدرسین مدعو دانشگاه زندگی بوده اند.
فرضیه شادی و زندگی
خداوند طبق نظامی که خود تدوین فرموده انسان را برای شاد زیستن خلق کرده است. انسان ها تماما این موضوع را درک کرده و قبول دارند. ولی قاطبه ی مردم دنیا بر این باور بوده اند که ثروت و شهرت و قدرت برای آنان شادی می آفریند. این باور اشتباه عامل اصلی تمام مشکلاتی است که بشر امروزی با آن دست و پنجه نرم می کند و بدان گرفتار است: مشکلاتی نظیر تخریب محیط زیست در تمام ابعاد آن، کاهش و آلودگی منابع طبیعی، گرسنگی و فقر در بسیاری از نقاط دنیا، مشکلات و بی عدالتی های سیاسی و ظلم حاکمان در تعداد زیادی از کشورها نمونه هایی از نتایج این باور غلط انسان ها بوده است.
انسان می تواند باور و نگرش و اقدامات خود را در کسب شادی تغییر دهد و به مرور مشکلات یاد شده را برطرف کند. انسان می تواند با ارائه موثرترین خدمت بی ریا به نیازمندترین موجودات (به ویژه انسان ها) همراه با عشق ورزی بی توقع و پرهیزگاری کامل به شادی عمیق دست یابد و عروج معنوی نماید به طوری که جز خدا نبیند و نخواهد و همه کس و همه چیز را تجلی زیبا و منحصر به فرد خداوند بداند و زودتر از دانشگاه زندگی فارغ التحصیل گردد.
ما و سایر مسلمانان جهان در ادای فریضه ی دینی نماز شبانه روزی 10 بار سوره حمد، اولین سوره ی قرآن مجید را قرائت می کنیم. در این سوره ابتدا با ذکر الْحَمْدُ لِلَّهِ ما خدا را سپاس می گوییم و از او به خاطر تمام نعماتش تشکر می کنیم. سپس با ذکر رَبِّ الْعَالَمِينَ، الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ مَالِكِ يَوْمِ الدِّينِ او را ستایش می کنیم و سپس با ذکر إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَإِيَّاكَ نَسْتَعِينُ تعهد خود را نسبت به او بیان می کنیم و سپس با ذکر اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ، صِرَاطَ الَّذِينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ نیایش می کنیم و از خدا تقاضا می کنیم که ما را به راه راست هدایت فرماید. این راه راست در حقیقت همان ارائه موثرترین خدمت بی ریا به نیازمندترین موجودات (به ویژه انسان ها) همراه عشق ورزی بی توقع و پرهیزگاری کامل (یعنی مبرا بودن از تمام رذایل اخلاقی و برخوردار بودن از تمام فضایل اخلاقی یا ارزش های انسانی) می باشد.
با این سپاس و ستایش و نیایش امیدواریم به لطف خداوند به عمیق ترین عروج معنوی و شادی مفرط دست یابیم و زودتر از دانشگاه زندگی فارغ التحصیل شویم.
مراجع
در تهیه این مقاله از مطالب ارائه شده در شادیکده پرورش ارزش های انسانی (www.shadikadeh.com) به ویژه از کتاب های دانشگاه زندگی، شادی و زندگی، اخلاق مهندسی و مهندسی اخلاق، شادیسم، وشادی در عشق و خدمت استفاده شده است.
مهدی بهادری نژاد