گروه سنی ۷۹ سال به بالا
شرح مختصر زندگی دکتر محمد قریب
بررسی زندگی انسانهای بزرگواری که همواره در تمام مراحل زندگی خود هدفهای والا داشتهاند و خدمت کردن را سرلوحه اصلی زندگی خود قرار داده بودند به آدمی درسهای مهمی از انسانیت میآموزد. یکی از این مردان بزرگ و نامی که برای خیلی از انسانها میتواند الگو باشد؛ دکتر محمد قریب، متخصص طب اطفال و بنیانگذار علم نوین پزشکی کودکان در ایران است.
* برای مشاهده کامل مطلب روی گزینه مشاهده ادامه مطلب کلیک کنید.
ایشان جزو اولین گروه از دانشجویان ایرانی بودند که به قصد ادامه تحصیل به کشور فرانسه اعزام شدند. پس از سالها تلاش و کسب موفقیتهای علمی بسیار و به پایان رساندن رساله دکتری، به دلیل عشق فراوان به وطن بلافاصله به ایران بازگشتند؛ چون معتقد بودند دانشی که کسب کردهاند را باید در ایران و برای هموطنان خود خرج کنند. از همان سالهای آغازین بازگشت به وطن علاوه بر خدمت بیوقفهشان در بیمارستانها و مراکز درمانی، مطبی نیز در کنار منزل خود احداث کردند و هر روزه مشغول معاینه و مداوای بیماران بودند و از بیشتر آنان هیچ هزینهای بابت طبابت دریافت نمیکردند. حتی حق ویزیت این مرد بزرگ و سخاوتمند نسبت به آن همه شهرتی که در علم طبابت داشتند، از شاگردان خودشان هم پایینتر بود و همواره از این شرایط بسیار راضی و سپاسگزار بودند. همچنین به عنوان نخستین استاد دانشگاه، آموزش در رشته پزشکی کودکان را در دانشکده پزشکی دانشگاه تهران آغاز کردند. وی گنجینهای از دانش و فرهنگ بود؛ استاد و دانشمندی فرهیخته که کلام نافذ و دلنشین او بر جان مینشست. ثمره عمر گران بها و پر برکت ایشان برای ما ایرانیان آموزش و پرورش دکترانی متخصص و متعهد بوده که حتی امروزه با توجه به گذر زمان و بالا رفتن سنشان، هنوز جزو بهترین متخصصهای کشوری بوده و راه استاد خود را پیش گرفتهاند و مشغول تدریس دکترانی متخصص و متعهد از جنس خودشان در این روزگار میباشند.
از جمله خصوصیات اخلاقی بارز استاد قریب، دستگیری از مستمندان و دردمندان و رسیدگی به نابسامانیهای زندگی بیماران و مردمی بودن ایشان بود. با توجه به اینکه استاد در یک خانواده متمول و مرفه چشم به جهان گشوده بود ولی همواره از دوران کودکی بسیار زیرکانه و با درایت به زندگی و درد و رنج مردم عادی که در اطرافشان مشغول زندگی بودند، توجه مینمود و مدنظر خود قرار میداد و همیشه در ذهن خود با این سوال مواجه میشد که چرا باید قشری از مردم با این سختیها و مشکلات گذر زندگی کنند و چطور میشود برای این افراد مستضعف و نیازمند کاری کرد تا رنج و غم زندگی آنها را کم کرد. در همان ابتدای امر متوجه شد که بسیاری از این رنج و مشقتها ثمره بیفرهنگی و عدم آموزش صحیح در جامعه میباشد، لذا از همانجا تصمیم گرفت که با کسب علم و دانش در درجه اول به جنگ جهل و نادانی رفته و با این تدبیر بتواند فردی مفید و خدمت گزار برای جامعه زخمخورده و ناتوان خودش باشد. از خصیصههای دکتر این بود که با توجه به اینکه دوران کودکی و نوجوانی خود را طی میکرد ولی هرگز از کنار مسائل روز جامعه و مشکلات روزانه مردم به راحتی و بیتفاوت نمیگذشت و همیشه با توجه به سن و سال کم خودش سعی میکرد که در حد توان و بضاعتش برای رفع آن قدمی بردارد، هرچند یک قدم کودکانه؛ و هرگز نسبت به مسائل بیتفاوت نبود. او شاهد درگیری و ابتلاء مردم به بیماریهای سخت و لاعلاجی نظیر وبا، طاعون و... در دوران خود بود و همیشه با نگاه حسرت به بیمارانی که قادر به درمانشان نبود و ناگزیر تسلیم مرگ میشدند توجه داشت؛ با حسرتی جانکاه از اینکه نمیتواند قدمی برایشان بردارد، ولی گذر زمان ثابت کرد که هرگز این حسرت تبدیل به عقده در درون وجود او نشد و همواره تبدیل به یک هدف والا و ارزشمند گردید که همان خدمت به همنوعانش بود. وی بیش از توجه به روشهای نوین، بر آموزش خانواده ها و برخورد عاطفی و اخلاقی با بیماران تاکید میکرد. این استاد بزرگ به حرفه پزشکی عشق می ورزید و ایمان به خدا و خدمت به خلق از ویژگی های خاص او به شمار می رفت. یکی از دلایل گرامیبودن این پزشک نزد مردم، تعهد وی به انجام وظیفه پزشکی در برابر کودکان بود؛ همان طور که خداوند در آیه 96 سوره مریم میفرماید: «کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته کرده اند به زودی خدای رحمان برای آنان محبتی در دلها قرار می دهد.» محمد قریب به انضباط کاری بسیار اهمیت میداد و پزشکی هنرمند بود که هنرش صرف پرورش و تربیت شاگردانی شد تا راه او را ادامه دهند و تلاش کنند هر روز بر دانش خود برای درمان کودکان و نوزادان این مرز و بوم بیافزایند. ایشان در سخنان خود هدف از زندگی را در دو بخش خدمت به خلق و جلب رضای خالق خلاصه میکرد. جمله ای که مفاهیم گستردهای را با خود به همراه دارد. رسول اکرم(ص) در حدیثی میفرمایند: «بهترین مردم کسی است که بیشتر به مردم خدمت کند و این خدمت برای خدا باشد نه برای مردم.» این استاد نامی با علم و فضیلت خویش نمونه ای بارز از فروتنی بود و همواره تلاش می کرد تا از دانشِ روزِ جهان آگاهی یابد و به این دلیل کلاسهای درس او مکانی برای دانشجویان و دانشپژوهان مشتاق شناخته میشد. محمد قریب برای ماندگاری درس و آموزشهای خود در ذهن شاگردانش، از طنز در کلام خود بهره میبرد و این گونه پاسخهای به یادماندنی را به پرسشهای آنها میداد. وی صدای دلنشینی داشت و هنوز هم طنین صدای او در گوش بسیاری از دانشجویانش باقی مانده است. این استاد فرهیخته در آموزشهای خویش از آخرین یافتههای روز بهره میگرفت و این گونه بر دانش شاگردانش میافزود. ساعتهای مطالعه وی، بسیار بیشتر از شاگردانش بود و صبحها در کمال سخاوت، جدیدترین نتایج مطالعات خود را در اختیار دانشجویان قرار می داد.
این پزشک نامآور در راستای هدفهای ارزشمند خود مرکز طبی کودکان را با همراهی همکار خود، «حسن اهری» بنیان گذاشت و انجمن پزشکان کودکان ایران را تشکیل داد. او با فعالیتهای بسیار خویش در این زمینه در کشورهای بسیاری شهرت یافت و در نهایت توانست به عنوان عضو هیات مدیره انجمن بین المللی بیماریهای کودکان، دانش خود را در اختیار دانشپژوهان جهان قرار دهد. او در این هنگام توانست با طراحی شاخهای نوین در زمینه بیماریهای کودکان، عنوان «پدر طب اطفال ایران» را از آن خود کند. وی با عشق و علاقه وصفنشدنی به درمان آنان میپرداخت و برای ثبت روشهای پزشکی خود، کتاب «بیماریهای کودکان» را از خویش به یادگار گذاشت که تا به امروز در دانشگاههای پزشکی مورد بهرهبرداری قرار میگیرد.
جسم دکتر قریب در واپسین سالهای زندگی، ناتوان شده بود. با این وجود هرگز دست از تلاش و کوشش در راه آموزش و پرورش دانشجویان خود و بهبودی حال کودکان مریض و بیمار برنداشت و توصیههای لازم برای درمان آنان را به دانشجویانش میکرد.
و بدینسان یک انسان در شرایط بسیار معمولی و عادی می تواند تبدیل به یک اسطوره بی نظیر و به یاد ماندنی گردد.
روحشان شاد و یادشان گرامی.