گروه سنی ۳۹ تا ۴۸ سال
شرح مختصر زندگی نظرعلی طالقانی
"نامه واقعی به خدا"
( این نامه هم اکنون در موزه گلستان نگهداری میشود)
این ماجرای واقعی در مورد شخصی به نام نظرعلی طالقانی است که در زمان ناصرالدین شاه، دانش آموزی در مدرسه مروی تهران بود و بسیار بسیار آدم فقیری بود. یک روز نظرعلی به ذهنش میرسد که برای خدا نامهای بنویسد؛ نامه او در موزه گلستان تهران تحت عنوان "نامه ای به خدا" نگهداری میشود.
مضمون این نامه:
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
خدمت جناب خدا !
* برای مشاهده کامل مطلب روی گزینه مشاهده ادامه مطلب کلیک کنید.
سلامٌ علیکم،
اینجانب بنده شما هستم.
از آن جا که شما در قرآن فرمودهاید:
" وَمَا مِنْ دَابَّهٍ فِي الْأَرْضِ إِلَّا عَلَى اللَّهِ رِزْقُهَا "
هیچ موجود زنده ای نیست الا اینکه روزی او بر عهده من است.
من هم جنبنده ای هستم از جنبندگان شما روی زمین.
در جای دیگری از قرآن فرمودهاید :
" إِنَّ اللَّهَ لَا يُخْلِفُ الْمِيعَادَ "
مسلماً خدا خلف وعده نمیکند.
بنابراین اینجانب به چیزهای زیر نیاز دارم:
۱ - همسری زیبا و متدین
۲ – خانهای وسیع
۳ - یک خادم
۴ - یک کالسکه و سورچی
۵ - یک باغ
۶ - مقداری پول برای تجارت
۷ - لطفاً بعد از هماهنگی به من اطلاع دهید.
مدرسه مروی-حجره شماره ۱۶- نظرعلی طالقانی
نظرعلی بعد از نوشتن نامه با خودش فکر کرد که نامه را کجا بگذارم؟ میگویند، مسجد خانه خداست. پس بهتر است آن را داخل مسجد بگذارم.
به مسجد بازار تهران (مسجد شاه آن زمان) میرود، نامه را در پشت بام مسجد در جایی پنهان میکند و با خودش میگوید: حتماً خدا پیدایش میکند! او نامه را پنجشنبه در پشت بام مسجد میگذارد.
صبح جمعه ناصرالدین شاه با درباریها قصد داشت به شکار برود.
کاروان او ازجلوی مسجد می گذشت؛
از آن جا که (به قول پروین اعتصامی)
"نقش هستی نقشی از ایوان ماست......آب و باد و خاک سرگردان ماست"
ناگهان به اذن خدا باد تندی شروع به وزیدن میکند و
نامه نظرعلی را از پشت بام، روی پای ناصرالدین شاه میاندازد.
ناصرالدین شاه نامه را میخواند و دستور میدهد که کاروان به کاخ برگردد.
او یک پیک به مدرسه مروی میفرستد و نظرعلی را به کاخ فرا میخواند. وقتی نظرعلی را به کاخ آوردند دستور میدهد همه وزرایش جمع شوند و میگوید:
نامهای که برای خدا نوشته بودید، ایشان به ما حواله فرمودند. پس ما باید انجامش دهیم و دستور میدهد همه خواستههای نظرعلی یک به یک اجرا شود.
این نامه الآن در موزه گلستان موجود است و نگهداری میشود. این مطلب را میتوان درس واقعی توکل نامید.
"یادت باشد وقتی میخواهی پیش خدا بروی
فقط باید صفای دل داشته باشی".